Department News

29 بهمن 1381 - يکسال ديگر هم در گروه شيمی گذشت و دوباره زمان پختن آش نذری فرا رسيد. اين آش هر ساله به مناسبت عيد سعيد غدير پخته ميشود و امسال برای سومين بار است که عليرغم مشکلات فراوان ما اقدام به اين عمل کرده ايم.ديروز (دوشنبه) 32 کيلو سبزی پاک شد و 6000 تومان صرفه جوئی ارزی شد. اين عمليات در دو مقياس صنعتی توليد انبوه (زير زمين خانه ما توسط سه شير مرد) و يکی آزمايشگاهی در خوابگاه شهدا انجام شد . امروز هم دوستان به دنبال گاز و ژيگلور و اين جور چيزها هستند . اخبار بعدی آش در روزهای آينده در همين صفحه خواهد بود (همچنين عکسها).

پاک کردن سبزيها	شستن سبزيها

30 بهمن  1381  - بعد از گذشتن چند روز تلاش بچه ها به هر جون کندنی بود ديگ و اجاق را جور شد و در ساعت 12 اولين ديگ و در ساعت 2 دومين ديگ را بر روی شعله قرار داده شد . در بين اين ساعات  پيازداغ تهيه ميشد که بوی آن از طريق پنجره کتابخانه تمام گروه را گرفته بود . در ساعت 3:30 بالاخره فشار بخار آب ديگها به فشار بخار محيط رسيد و آب جوشيد و دقايقی پس از آن سبزيها به آب ريخته شدند و در ساعت 4:30 آش آماده خوردن شد.مراسم تقسيم آش تا ساعت 5:45 طول کشيد.باد شديدی که ميوزيد در دقايق اول شعله را مرتبا" خاموش ميکرد که با قرار دادن يک پانل در جلوی ديگها اين مشکل برطرف شد ولی پايه پانل روی شلنگ گاز رفت و گاز خاموش شد سپس هنگامی که يکی از بچه ها ميخواست دوباره آن را روشن کند گاز توی صورتش روشن شد که تمام موهای او سوخت.بعلت اينکه امسال کلاسها در چند نوبت تعطيل شد برنامه توزيع آش با نظم انجام شد از جمله کلاسهايی که در آن زمان دائر بودند آلی 3 (2 تا 3:30) و تجزيه 2 (4 تا 5:30) بود.بسياری از بچه ها با توجه به اينکه تعداد اعضای انجمن نسبت به سال پيش بسيار کمتر شده بود به کمک انجمن آمدند.واقعا" در دانشگاهی که همه به دنبال مشکلات آموزشی هستند اينگونه برنامه ها موجب فراموش شدن کمی از مشکلات ميشود.اساتيد گروه شيمی و تعدادی از دانشجويان هم با کمکهای نقدی موجب شدند که اين برنامه هر چه بهتر انجام شود.به نظر ميآيد که اين آخرين سالی باشد که در گروه آش پخته ميشود ): البته اميدواريم که اينطور نباشد و هنوز هم دانشجويانی در گروه باشند که علی رغم مشکلات فراوان دست به چنين برنامه هايی بزنند.

خبرنگار اعزامی BBC به خاورميانه -  گروه شيمی
تصوير روبرو آقای مرادی را در حال آبگيری از سبزيها نشان ميدهد >

6 اسفند 1381 - وضعيت کلاس طيف ستجی همچنان مبهم است. استاد درس همچنان اصرار به تفکيک کلاس دارد در حاليه هنوز بعد از دو هفته هيچ ساعتی مورد توافق جمع قرار نگرفته است . امروز نيز اولين جلسه رسمی کلاس شبانه به آشوب کشيده شد. نهايتا" تصميم گرفته شده شنبه صبح تصميم آخر در مورد کلاس گرفته شود.گفته ميشود کسانی که نتوانند خودشان را با اين برنامه تطبيق دهند  مجبور به حذف درس خواهند بود و با توجه به اينکه فرصت حذف و اضافه رد شده طبق معمول بايد داشجويان شبانه پول مفت به دانشگاه بدهند.استاد درس همچنين موافقت کرده که به ازای هر دانشجوی روزانه ای که حاضر شود به کلاس شبانه بيايد يک دانشجوی شبانه ميتواند در کلاس روزانه حاضر شود.

6 اسفند 1381 - من قضاوت در مورد اين خبر را به عهده خودتان ميگذارم. امروز صبح که برای تحويل ديگهای آش به سلف کوثر رفته بودم مشاهده کردم که آشپز سلف با چهره ای فاتحانه سه عدد موش را از تله موشی خارج و در کنار خيابان پشت سلف انداخت.البته بدون دستکش .جای تشکر دارد که حداقل از روش سنتی تله موش استفاده ميشود.

آخرين خبرها از کلاس طيف سنجی

10 اسفند 1381 - امروز بعد از کلاس طيف سنجی روزانه بالاخره در مورد ساعتهای قطعی کلاس شبانه همگی به توافق رسيدند و سپس چند نفری که با اين ساعتها مشکل داشتند با دانشجويان روزانه جابجا شدند و همه چيز به خوبی و خوشی تمام شد.ساعتهای مورد توافق سه شنبه 16-18 و چهارشنبه 14-16 ميباشدکه با دروس آلی 2 شبانه ، آزمايشگاه شيمی فيزيک 2 و مبانی کامپيوتر شبانه تداخل دارد.

29 اسفند 1381 - گاهنامه بلور هم از اون داستانهای هميشگی نشريه های دانشجويی است که يکبار منتشر ميشوند و بعد به دست فراموشی سپرده ميشوند. به هر حال پس از گذشت يک سال از انتشار مجله آن را در دو قالب اينترنتی و تايپ شده در يک فايل فشرده بر روی سايت قرار دادم.صفحه اينترنتی آن از درازترين صفحات اينترنتی است که تا به حال ديده ايد!

اين نشريه تقريبا" مربوط به دانشجويان ورودی 78 گروه شيمی است. قبل از اين نشريه يک نشريه ديگر به نام رازی نيز در گروه با همکاری اعضای سابق انجمن علمی منتشر شد که به همان سرنوشت بلور دچار شد.

رفتن به صفحه بلور          داونلود نشريه66.1 کيلوبايت

2 فروردين 1382 - در آخرين روزهای سال 1381 مديريت جديد گروه نامه ای را به نگهبانی گروه داده اند که طبق آن تمامی دانشجويان چه در مقطع ليسانس و چه فوق ليسانس بايستی تا ساعت 8 شب گروه را ترک کنند که ما را بيشتر به ياد قوانينی که روزانه در دبيرستانها وضع ميشود مياندازد.همچنين معاونت گروه سه شنبه را در گروه تعطيل اعلام کرده بود و با اين وجود عده ای جهت شرکت در کلاس شيمی فيزيک 1 در گروه بودند که در نوع خود از عجايب است!

اميدوارم که هم اکنون که  مديريت جديد گروه  شروع به فعاليت کرده نقايصی که در گروه وجود دارد برطرف شود مثل مشکل ارائه نشدن درسهايی که دانشجويان 77 -78 و79 را دچار مشکلات فراوان کرده است.
 

31 فروردين 1382 - مسابقه فينال فوتبال گروه ها امروز ساعت 12:15 ظهر بين گروه شيمی و فيزيک انجام شد که با نتيجه 9 - 6 به نفع شيمی به پايان رسيد.اين رقابت در زمين آسفالت پشت علوم انجام شد.در نيمه اول باران نم نم شروع به باريدن کرد که در اواخر نيمه دوم شدت گرفت و بسيار شديد شد ولی خوشبختانه بازی در همان لحظات به پايان رسيد.عده ای تماشاگر نما هم از گروه شيمی حال گروه فيزيک را گرفتند.

20 ارديبهشت 1382 - مثل هميشه خسته کننده بود ولی بعد از ظهر به دربند رفتيم و شام را در يک رستوران پيکی خورديم. در بعد از ظهر باران شديدی باريد که ما همگی به زير سقفی در وسط نمايشگاه پناه برديم و بعد از آن بود که به سمت دربند رفتيم و شام را هم در همانجا خورديم دانشجويان شيمی اصفهان ساکن تهران هم در قسمت دربند با ما همراه شدند. برای دريافت عکسها لينک را کليک کنيد.

گالری عکسهای تهران

7 خرداد 1382 - ديروز که داشتم توی اينترنت سرچ ميزدم به يک وبلاگ باحال شيميايی برخوردم که زحمتش را يک دانشجوی ترم هشتی با حالتر به نام عليرضا بصيری ميکشد. مطالب جالبی در اين وبلاگ وجود دارد مثل راهنمای استفاده از نرم افزارهای مربوط به شيمی. در ضمن گروه ياهو هم دارند و در کل کارشان خيلی درست است.توصيه ميکنم به وبلاگ يک سری بزنيد.

http://chem.persianblog.com/

6 مرداد 1382 - اينترنت گروه که از مدتها پيش دچار مشکل شده بود همچنان قطع است و خيال وصل شدن ندارد. همچنين اسباب کشی گروه فيزيک به ساختمان جديد شروع شده و احتمالاً در ترم آينده جای سوزن انداختن توی ايستگاه اتوبوس نيست. بر خلاف تابستان سال گذشته در گروه هيچ خبری نيست جز اينکه سايت سمينار شيمی و محيط زيست آماده شده. همچنين مژده اينکه آسانسور گروه بنظر ميرسد که در کل در حال عوض شدن است. عکسهايی را که در زير مشاهده می کنيد مربوط به غروب خورشيد در همين دو سه هفته پيش است که من و دوستم محمد رحيمی آنها را گرفته ايم

18 مرداد 1382 - در بعدازظهر پنجشنبه شانزدهم مرداد به همراه تعدادی از دانشجويان پسر شيمی دانشگاه اصفهان که همگی در ترمهای آخر و يا فارغ التحصيل بودند به سمت آبشار و چشمه دربند حرکت کرديم. شب اول را در شهر داران گذرانديم و با اينکه در وسط تابستان هستيم تا صبح لرزيديم بنابراين صبح کله صحر به سمت آبشار رفتيم و پس از رسيدن و حدود نيم ساعت پياده روی به محل رسيديم.  سپس فهميديم که پنيرهايمان را گم کرده ايم در نتيجه صبحانه گشنه مانديم. تا ساعت 11 به گشت و گذار بوديم و بعد از آن نهار جوجه کباب درست کرديم.

 در آنجا يک کندوی زنبور عسل بود که از بالای کوه افتاده بود و شکسته بود. زنبورها به شکل وحشيانه ای حمله ميکردند و همه ما را گزيدند ولی از بين همه بچه ها ٬ نامردها کله من را گزيدند. در بازگشت متوجه شديم که راديو ضبط من و مقداری پول از مينی بوس به سرقت رفته که با پيگيری بچه ها از ميان کولی هايی که آنجا بودند توانستيم اموال مسروقه را پس بگيريم.

8 اسفند 1382 - روز پنجشنبه 7 اسفند امتحان فوق ليسانس در دانشکده علوم تربيتی دانشگاه بسيار وحشتناک بود. در آنجا بود که تمام دانشجويان شيمی دانشگاه اصفهان فهميدند که چه کلاه گشادی اين چند ساله بر سر آنها گذاشته شده است. به هر حال ما که از سوالهای معدنی چيز زيادی دستگيرمان نشد. عکس جورابی را که در سمت راست ميبينيد توسط نيروهای فوق امنيتی امتحان از پای يکی از دانشجويان کشف و ضبط شد که در روی آن جدول تناوبی به شکل ماهرانه ای نقش بسته شده. برای مشاهده اين اثر هنری اينجا را کليک کند.